آن زن، ایزابل.
آن زن، ایزابل.
William Branhamخواندن شرح کامل در...
عصر کلیسای طیاتیرا.مکاشفه 23,20:2
“ لکن بحثی بر تو دارم که آن زن ایزابل نامی را راه میدهی که خود را نبیه میگوید و بندگان مرا تعلیم داده، اغوا میکند که مرتکب زنا و خوردن قربانیهای بتها بشوند. و به او مهلت دادم تا توبه کند، امّا نمیخواهد از زنای خود توبه کند. اینک، او را بر بستری میاندازم و آنانی را که با او زنا میکنند، به مصیبتی سخت مبتلا میگردانم اگر از اعمال خود توبه نکنند، و اولادش را بهقتل خواهم رسانید. آنگاه همهٔ کلیساها خواهند دانست که منم امتحانکننده جگرها و قلوب و هر یکی از شما را برحسب اعمالش خواهم داد.”
----اولین و مهم ترین چیزی که درباره ی ایزابل متوجه می شویم، این است که او دختر ابراهیم نیست و القاء او به یکی از اسباط اسرائیل بعنوان یک پذیرش روحانی ذکر نشده، چنان که درمورد روت موآیی بود. نه آقا! این زن، دختر اتبعل، پادشاه صیدون بود (اول پادشاهان 31:16 ) که کاهن عشتاروت بود. او با به قتل رساندن سلف (جد) خودش، فِلِس، به تخت سلطنت رسیده بود. پس بلافاصله می بینیم که او دختر یک قاتل بود. (این دقیقاً ما را به یاد قائن می اندازد.) و طریقی که اوجزئی از اسرائیل شد، توسط طریق روحانی که خدا برای پذیرش امت ها مقرر نموده بود، نبود؛ بلکه از طریق ازدواج با اخاب، پادشاه ده سبط اسرائیل وارد شد. همان طورکه می بینیم این اتحاد، روحانی نبود، بلکه سیاسی بود. پس این زن که در زنا غرق شده بود، کمترین اشتیاقی نداشت که پرستنده ی خدای واحد حقیقی شود، بلکه با این نیت آمد که اسرائیل را از خداوند برگرداند. اسرائیل (آن ده سبط) می دانستند که پرستش گوساله ی طلای یعنی چه، ولی همچنان به بت پرستی فروخته نشده بودند؛ چون خدا داشت پرستیده می شد و شریعت موسی تصدیق می شد. ولی از زمان ازدواج اخاب با ایزابل، بت پرستی به طریقی مرگبار رو به ازدیاد گذاشت. زمانی که این زن در معابدی که برای عشتاروت (ونوس) و بعل (خدای خورشید) برپا داشته و به کهانت رسیده بود، اسرائیل به نقطه ی بحرانی حیات خود رسید.
با در نظر گرفتن این، می توانیم شروع به دیدن این کنیم که روح خدا در این عصر طیاتیرا، دارد چه چیزی را مشخص می کند.
اخاب با ایزابل ازدواج کرد و این کار را بعنوان یک مانور سیاسی برای تقویت و تأمین پادشاهی خود انجام داد. این دقیقا ً کاری است که وقتی کلیسا تحت فرمانکنستانتین به حکومت پیوست، انجام داد. هر دو آنها به دلایل سیاسی با هم یکی شدند، هرچند که ظاهری روحانی به آن بدهند. حال، هیچ کس نمی تواند من را متقاعد کند که کنستانتین یک مسیحی بود. او یک بت پرست بود، با چیزی که شبیه تله و دام مسیحی به نظر می رسید. او صلیب های سفید رنگ روی سپر سربازها می کشید. او بنیانگذار شوالیه های کلمبوس بود. او صلیبی را بر مناره ی کلیسای سنت صوفیا قرار داد و از این طریق یک سنت را شروع کرد.
این ایده و تفکر کنستانتین بود که همه، اعم از مشرکان، مسیحیان اسمی و مسیحیان راستین را گرد هم آورد و برای مدتی به نظر می رسید که می تواند موفق شود، چون ایمانداران راستین همراه شدند تاببینند که می توانند کسانی را که از کلام فاصله گرفتند، برگردانند. وقتی دیدند که نمی توانند آنها را به حقیقت برگردانند، مجبور شدند که از آن بدنه ی سیاسی جداشوند. سپس وقتی این کار را کردند آنها را بدعت گذار خوانده، تحت جفا قرار دادند.
اجازه بدهید همین جا این رابگویم که اکنون نیز همین امر را درحال اجرا می بینیم. همه ی مردم دارند با هم جمع می شوند. دارند کتاب مقدسی می نویسند که مناسب همه باشد، می خواهد یهودی باشد، یا کاتولیک، یا پروتستان. آنها شورای نیقیه ی خودشان را دارند، ولی آن را شورای جهانی می خوانند. می دانید تمام این تشکیلات با چه کسی می جنگد؟ آنها با پنطیکاستی های راستین می جنگند. منظورم فرقه ای به نام پنطیکاست نیست، منظورم تشکیلاتی که پنطیکاستی نامیده می شود، نیست. منظورم کسانی است که پنطیکاستی هستند، چون از روح القدس پر شده اند و آیات و معجزات را در میان خود دارند و در راستی گام برمی دارند.
وقتی اخاب به دلایل سیاسی با ایزابل ازدواج کرد، حقوق مادرزادی خود را فروخت. برادر! وقتی به یک سازمان ملحق می شوید، حق مادرزادی خودتان را می فروشید، چه باور داشته باشید، چه نداشته باشید. هر گروه پروتستانی که از تشکیلات خارج شده و دوباره به آن بازگشته، حقوق مادرزادی خود را فروخته و زمانی که این کار را می کنید، مانند عیسو خواهید بود. می توانید هرچقدر که بخواهید گریه و توبه کنید، ولی هیچ فایده ای برای شما نخواهد داشت. فقط یک کار می توانید انجام دهید و آن هم این است که: “ای قوم من از میان اوبیرون آیید، مبادا در گناهانش شریک شده، از بلاهایش بهره مند شوید.” اگر فکرنمی کنید که درست می گویم، به این یک سؤال پاسخ دهید. آیا فرد زنده ای هست که به من بگوید چه کلیسا یا چه حرکتی از خدا، بعد از اینکه به تشکیلات پیوسته و فرقه شده است، یک بیداری روحانی داشته و بازگشته است؟ تاریختان را بخوانید، حتی یک مورد هم نمی توانید بیابید.
این زمان نیمه شب برای اسرائیل بود، وقتی که به جهان پیوست و روحانی را برای پیوستن به سیاسی ترک نمود. وقتی کلیسا همین کار را در نیقیه انجام داد، برای او نیمه شب بود و اکنون نیز زمان نیمه شب است که کلیساها دارند با هم یکی می شوند.
زمانی که اخاب با ایزابل ازدواج کرد، به او اجازه داد تا پول حکومت را بگیرد و با آن دو پرستشگاه عظیم برای عشتاروت و بعل برپا کند. خانه ای که برای پرستش بعل برپا شده بود، به قدری بزرگ بود که تمام اسرائیل بتواند بیاید و در آن پرستش کند. و زمانی که کلیسا و کنستانتین هم ازدواج کردند، او به کلیسا ساختمان هایی داد و مذبح ها و تمثال ها رابرپا داشت و سلسله مراتب کلیسایی را که الحال درحال شکل گیری بود، انسجام داد.
وقتی ایزابل قدرت حکومت را پشت خود دید، مذهب خود را به مردم اجبار نمود و کاهنین و انبیای خدا را کشت. آن قدرشرایط بد بود که ایلیا، پیغام آور دوران خود، فکر کرد که او تنها کسی است که بازمانده است، ولی خدا 7.000 نفر دیگر را داشت که بعل را سجده نکرده بودند و اکنون نیز در میان آن فرقه های باپتیست، متدیست، پرزبیتری و سایرین، برخی هستند که از آن خارج شده و به سمت خدا برخواهند گشت. می خواهم بدانید که من هرگز بر ضد مردم یاافراد نبوده و نیستم. بلکه این فرقه، سیستم و تشکیلات است که من با آن مخالفم. من باید با آن مخالف باشم، چون خدا از آن نفرت دارد.
حال چند لحظه همین جا مکث می کنیم و چیزی را که درمورد پرستش در طیاتیرا مطرح کردیم، مرور می کنیم. گفتم که آنها آپولو (خدای آفتاب) را در کنار امپراطور می پرستیدند. حال این آپولو «دفع کننده ی بدی» خوانده می شد. او بدی و شر را ازمردم دور می کرد. او آنها را برکت می داد و برای آنها یک خدای واقعی بود. او آنهارا تعلیم می داد. درمورد پرستش، آداب معبد، خدمت به خدایان، قربانی ها و زندگی پساز مرگ توضیح می داد. طریقی که این کار را می کرد، توسط یک نبیه بود که روی یک سه پایه و در حالت مدهوش می نشست. می بینید؟ این، همان نبیه ایزابل است که دارد قوم راتعلیم می دهد و تعلیم او خادمین خدا را اغوا کرده و سبب می شود که مرتکب زنا شوند. زنا یعنی «پرستش بت» ، این معنی روحانی آن است. این یک اتحاد غیرمجاز است. هم اتحادو یکی شدن اخاب و هم اتحاد و یکی شدن کنستانتین، هر دو غیرمجاز بودند. هر دو مرتکب زنای روحانی شدند. و هر زانی از دریاچه ی آتش سر در خواهد آورد. این را خدا گفته است.
خواندن شرح کامل در... عصر کلیسای طیاتیرا.
دانلود (انگلیسی)... Jezebel Religion.